«««««🍷میبهـا»»»»» غزل نمره ۱۸۶ مفعول و فاعلات و مفاعیل و فاعلان گر میفُ - روشُ حاجه- ترندان رَ- واکند گر میفروش حاجت رندان روا کند ايزد گنه ببخشد و دفع بلا کند ساقی به جام عدل بده باده تا گدا غيرت نياورد که جهان پربلا کند حقا (که در زمان) کز اين غمان برسد مژده امان گر سالکی به عهد امانت وفا کند گر رنج پيش (پیشت) آيد و گر راحت ای حکيم نسبت مکن به غير که اينها خدا کند در کارخانهای که ره (علم و عقل) عقل و فضل نيست فهم (وهم) ضعيفرای فضولی چرا کند مطرب بساز (عود) پرده که کس بیاجل نمرد وان کو نه اين ترانه سرايد خطا کند ما را که درد عشق و بلای خمار کشت يا وصل دوست يا می صافی دوا کند جان رفت در سر می و حافظ به عشق سوخت عيسیدمی کجاست که احيای ما کند Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations Advertising Inquiries: https://redcircle.com/brands Privacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy